درخلوت خود بودم و دفترچه ای که درآن عکس شهدا را چسبیده بودند نگاه می کردم در کنار عکس نوجوان شهید بسیجی، کلاهی به زمین افتاده بود، که در آن دو سوراخ داشت. تازه از کنار بچه های همسالش که در کوچه با یک توب پلاستیکی بازی می کردند، رد شده بودم. یک نوع داوری بدهکارانه در ذهنم بوجود آمد، تو کجا، من کجا، نگاه به عکست نیز پیام دارد، آنچه که من و امثال منوتا ته دل می سوزاند پیام سرخت بود، روی گونی سنگری که به آن تکیه داده بودی ولای کلاهی که دو سوراخ داشت. درشرق و غرب و جنوب کشورم صاحبان همان گلوله ایکه دو سوراخ در کلاهت گذاشت با ساخت فرقه ها با رنگ و بوی به ظاهر اسل گپ دوستانه...
ما را در سایت گپ دوستانه دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 7rahjooyan7 بازدید : 145 تاريخ : دوشنبه 10 آبان 1395 ساعت: 5:28